صدایی در راه است
میشنوی صدایش را ... صدای کاروانی که از ان دور در راهند ... میبینی ... کم کم به اینجا نزدیک میشوند ... میبینی چهره شان را ... میبینی بهترین خلق خدا را ... میبینی در این کویر این خاک هم انها را میشناسد .
اسمان را نگاه کن بغض عجیبی دارد ... ببین این کاروان را ، ببین که دیگر کسی مانند انها نیست ... هنوز کمی از راه باقی است ... هنوز تا مقصد کمی مانده است ...
تا غروب دوم محرم چیزی نمانده ... تا انجا که صدایی برسد و بپرسد این سرزمین کجاست چیزی نمانده ...
*با تشکر از بازدید شما . هر گونه استفاده از متون و تصاویر این وبلاگ ممنوع میباشد . *
- ۹۲/۰۸/۱۳
- ۶۷۵ نمايش