گفتگویی جذاب با سردبیر جوان
ساختمان شهدای رادیو - شهریور ماه 1393 - استودیو تولید برنامه روزهای دوست داشتنی
مرسده بابائی از سردبیران جوان شبکه جوان است که بتازگی برنامه روز های دوست داشتنی او در کنداکتور شبکه به انتهای دوره پخش رسید .
- سلام خانم بابائی ،لطفا در مورد طرح این برنامه و ارائه اون به شبکه و روند تولید برنامه توضیح بدین ؟
شبکه جوان تصمیم گرفته بود تغییر کنداکتور جدی داشته باشد. من هم حدود یک سال پیش طرح این برنامه را که مدتها پیش در ذهن داشتم، به شبکه ارائه دادم. این طرح با تغییراتی که به افزایش کیفیت برنامه کمک کرد، تصویب شد.
ایده من این بود که برنامهای متفاوت با مشارکت جدیتر مخاطبان داشته باشیم. قرار شد یک مجری ثابت با یک یا چند مهمان از چهرههای مختلف داشته باشیم. علاوه بر این تعدادی از مخاطبان را که در سایت ما ثبتنام کرده بودند، برای حضور در استودیو دعوت کردیم. اجرای زنده موسیقی هم بخش دیگری از برنامه ما بود. شش ماه با اجرای فرزاد حسنی پیش رفتیم. اتفاق متفاوت این بود که ما به بیوگرافی چهرهها کاری نداشتیم و چهره دیگری از آنها میدیدیم.
موضوعی را مثلا از موضوعهای اخلاقی و اجتماعی مانند پشیمانی، گناه، دروغ گفتن و... انتخاب میکردیم و افراد و چهرههای حاضر در استودیو تجربههای شخصیشان را درباره آن موضوع میگفتند. چون این برنامه عصر جمعه پخش میشود، تلاش ما این بوده که علاوه بر اینکه فضای شاد روز جمعهای را حفظ کنیم، بدون اینکه مستقیم به مخاطب بگوییم چه چیز خوب و چه چیز بد است، برنامه را به سمتی ببریم که خود مهمانها به این نتیجه برسند که در جایی نباید دروغ میگفتند. این برنامه به صورت دایرهای است که همه با هم در یک سطح صحبت میکنند.
قبل از عید فیلم و سریال برای آقای حسنی پیش آمد و متأسفانه نشد با ما همکاری کنند. زمان ضبط برنامه ما بسیار طولانی است. برنامه یک و نیم ساعته است، اما ما سه - چهار ساعت زمان برای ضبط صرف میکنیم. چون افرادی که به برنامه میآیند، تجربه پشت میکروفن بودن ندارند و باید توجیه شوند. در آغاز ضبط هم احساس راحتی نمیکنند. به همین دلیل سه - چهار ساعت ضبط میکنیم تا یک و نیم ساعت برنامه آماده شود.
مخاطب رادیو جوان فوق العاده باهوش است و انتظارش از رادیو بالاست.
شما نمیتوانید یک فرم و مدل را تکرار کنید. زود به زود کنداکتور برنامه تغییر میکند، چون مخاطب این را میطلبد. مخاطب رادیو جوان کمسن، پویا و بهروز است و همین کارِ عوامل را سختتر میکند.
هر برنامهای که ما شروع کردیم، برای خودمان تجربه جدیدی بود. سعی کردیم فرم جدیدی را امتحان کنیم. خودمان را مجبور کردیم همپای فرم و مخاطب پیش برویم و خودمان را بالا بکشیم. هر برنامه برای من تجربه جدیدی بود.
خانم لاله صبوری هم در برنامه با شما همکاری داشتن ، چطور بود ؟
خانم صبوری در قسمت اول برنامه یک بار مهمان ما بودند. من میدانستم که ایشان مطالعات روانشناسی دارند و ادبیات را خوب میشناسند. از نزدیک هم که دیدمشان متوجه تسلط خوبشان شدم ایشان هم از برنامه خوششان آمد. این موضوع در ذهن من ماند. بعد که آقای حسنی از برنامه ما رفتند، با خانم صبوری صحبت کردیم. ایشان هم استقبال کردند.
همکاری با ایشان تجربه خوبی است و من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتهام.
بنظرتون تفاوت رادیو با تلویزیون میتونه در چه چیزایی باشه ؟
شاید تفاوتی که رادیو با بقیه رسانهها دارد، این باشد که میگویند رادیو صداقت دارد. حتی مهمانهای ما در برنامه حرفهایی میزنند که شاید هیچ جای دیگر نشنوید. حتی خودشان بعدا تعجب میکنند از اینکه این همه احساس راحتی کردهاند و با صداقت صحبت کردهاند. خود من 10 سال است در رادیو هستم و دغدغه تلویزیون نداشتهام.
گاهی برای تلویزیون هم نویسندگی کردهام، اما همیشه رادیو برایم جذابیت بیشتری داشته است. احساس میکنم آنچه من میخواهم ارتباط با مخاطب است که در رادیو اتفاق میافتد.
*با تشکر از بازدید شما . هر گونه استفاده از متون و تصاویر این وبلاگ ممنوع میباشد . *
- ۹۳/۰۷/۰۲
- ۵۵۷ نمايش