تذکره الافتخار فی الباب مولانا افتخاری
ان افتخار داد امد به شبکه جوان ، ان ارزویش بود امدن به سازمان ان هم دوان دوان ، ان شکمش در تضاد بود با ورزش ، ان توصیه مینمود گروه تولید را به نرمش ، ان پیشنهاد میداد پی در پی به مسابقه ، ان رکورد داوری اش در جوانه بود بلکه بی سابقه ، ان مدیر باجذبه ، ان این روزها خودش را وزن نمود دید شده فربه ، ان دبیر برگزاری ، مولانا حمیدرضا جان افتخاری
نقل است شبی غذا بخورد و خوابید ، پس به سازمان بیامد و صبح خود را شب نمود و بخوابید و چون صبح بپا گردید به سازمان امد . پس چون به اتاق خویش وارد بگردید همه را بدور خود جمع بکرد و بگفت یا عواملا! خوابی بدیدم بس دیدنی ، خواب بدیدم جوانه زده ام ، پس خبر چون به مولانا احمد پور رسید بگفتا یا حمیدرضا شروع کن جوانه را ، پس جوانه را شروع بکردند و حمیدرضا جان شادمان گشت و شهرتش بیش بود ، بس بیشتر شد .
*با تشکر از بازدید شما . هر گونه استفاده از متون و تصاویر این وبلاگ ممنوع میباشد . *
- ۹۳/۰۷/۱۲
- ۵۷۸ نمايش