مدیر اینجا،انجا،همه جا
تذکره البهنام فی باب الاحمدپور!!!

ان مالک باشگاه ، ان مدیر ماه،ان صاحب لینک ، ان قهرمان بولینگ ، ان کاتب دستور مهندس منظور شیخ الشیوخ بهنام احمدپور!!!
گویند دلبسته الکترونیک است و شیک و پیک !
نقل است زمانی در جمع اصحاب میگفت ارامش انگاه فراهم آید که هر لحظه ویرایش گردید و هردم فرم تازه بهم رسانید و هر ثانیه نظارت شوید و کنداکتور موضوعی بسازید و به سایت بگروید .
به تفسیر مورخان از پیشینیان حکومتش برقرارتر بوده و از پسینیان بیش کار سازنده کرده !
روزی یاران سوسول و موقشنگش از او پرسیدند ای شیخ الشیوخ جوانان ما ول میگردند و روی هوایند و بیکار چه کنیم ؟!
فرمود جشنواره برگزار کنید و بذر بپاشیدو جوانه بپرورانیدو ترم بگذاریدو استاد بکار گیریدو درخت بکارید و اگر نیت صدساله دارید ادم تربیت کنید !!! باشگاه ما ادم تربیت میکند . یاران سینه از هم بدریدندو چاک پیراهن پاره کردندو سربه بیابان نهادندو صد جشنواره برپا داشتند و شاخص اشتغال را به عرش رساندند
از همین رو افتخاراتش بسیار است از شبکه اش که برتر ! تا جوایزش که بالاتر ، از شنونده که سرشار !!!! تا میزش که برقرار ... !
- ۴ نظرات شما
- دوشنبه ۱۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۱۷
- ۵۵۱ نمايش
آن عزت باحال، آن طرفدار تعدیل و اعتدال، آن عاشق تصاویر آرشیوی، آن رئیس رسانه ملی، آن دوستدار پیام بازرگانی، آن پخشکننده زنده جامجهانی، آن خان باصفای جامجم، آن صاحب پرستیوی و العالم، آن زاده دزفول، آن برای زیردستان واندرفول، آن معاند ماهواره، آن برنامه کودکش پر از خاله، آن مبدع تله فیلم، آن دوستدار آش و حلیم، آن تکریمکننده چهرههای ماندگار، آن یگانه روزگار، سلطان اهل سیما و فخر اهـل صـدا، عـزتالله ضـرغــامـی- اناراللهبرهانه – بر همهکس رئیس بود و در ساخت سریال تمام بود. از کرامات او این بود که به دوران شباب در کار عمران و سیمان بود و مدرک از پلیتکنیک گرفت؛ پس روی در سینما نهاد و معاونت سینما بدو سپردند. پرسیدند « سینما را چه به سیمان؟». فرمود «هردو 5 حرف دارند؛ سین، نون، میم، یا، الف». از این جواب، فکها بیفتاد و مغزها پکید. پس معاونت سیما را هم به او دادند در عهد شیخ لاریجانی. علت را پرسیدند، گفت «نونش افتاد اما سیما نونش از سینما بیشتره». نقل است که چون کلید جامجم از شیخ لاریجان به او رسید، مخازن آرشیو را به طرفهالعینی بدرانید و به جماعت برنامهساز فرمود: «برید، حالشرو ببرید». 