گفتگو با گوینده جوان پاتوق شبانه
گفتگو با راضیه سادات هاشمی ، گوینده جوان برنامه پاتوق شبانه
گوینده ای 30 ساله که از مرکز خراسان رضوی به تهران و شبکه جوان منتقل شده است ، او از خاطراتش در این سالها میگوید
او می گوید: خود را کامل معرفی می کنم هر چند برخی از افراد تصور می کنند روی سادات بودنم تعصبی دارم اما واقعیت این است که معتقدم خود را باید کامل معرفی کنم. «راضیه سادات» متولد سال 1363است و می گوید: همیشه دوست داشتم مجری رادیو باشم، چون خواهر بزرگ ترم حدود 18 سال مجری برنامه های مختلف رادیویی بوده ومشوق و الگویی مناسب برایم در ورود و ادامه کار در گویندگی بوده است.
قبل از ورود به دانشگاه در سال های 81 و 82 به صورت آیتمی در برنامه «فصل شکفتن» گویندگی کرده بودم؛ بعد از این که مدرک کارشناسی علوم اجتماعی «گرایش مردم شناسی» را از دانشگاه آزاد قوچان اخذ کردم، در سال 85 به صورت رسمی گویندگی را در مرکز صدا و سیمای خراسان شمالی آغاز کردم.بیشتر افراد با آیتم خوانی یا گزارشگری وارد عرصه گویندگی رادیو می شوند و ابتدا برنامه های تولیدی را که زنده نیست به آن ها می دهند اما من خوشبختانه گویندگی را با برنامه زنده آغاز کردم.سال 87 از مرکز خراسان رضوی دعوت به همکاری شدم و در ویژه برنامه افطار با عنوان "باغ بهار" گویندگی در مرکز خراسان رضوی را آغاز کردم. البته ورودم به مرکز خراسان رضوی به صورت اتفاقی بود؛ آقای فتاحی تهیه کننده صاحب نام مشهدی به دنبال مجری با صدای شاد و پرانرژی بود و من به صورت اتفاقی از خواهرم که مجری شبکه 3 سیماست، این موضوع را مطلع و توسط خواهرم به وی معرفی شدم. پس از تایید نمونه کارگویندگی، حراست صدا و سیمای مرکز خراسان رضوی از مرکز خراسان شمالی استعلام گرفت و طی ۴-۳ روز مراحل نقل و انتقال انجام و به مشهد منتقل شدم.
وقتی در مشهد شروع به کار کردم باید با مجریان مرد رقابت می کردم و حتی در جشنواره ای که شهرداری برگزار کرد، مجری بودم.پس از گویندگی در برنامه افطاری"باغ بهار" زمینه حضورم در دیگر برنامه ها فراهم شد و برنامه های «همسفران»، «صدای راهبران» و برنامه تولیدی "در همسایگی بهشت" را گویندگی کردم و در برنامه هایی که شهرداری مشهد داشت نیز مجری گری می کردم تا این که اتوبوسرانی مشهد برای اعلام ایستگاه های اتوبوس دعوتم کرد؛ شاید اگر برای موردی مشابه دعوتم کنند قبول نکنم اما کار اتوبوسرانی مشهد را به این دلیل پذیرفتم که شهرداری مشهد را یکی از موفق ترین شهرداری های کشور می دانم. تعصب خاصی نسبت به مشهد دارم و از این که فردی در اتوبوس بدون دغدغه روی صندلی بنشیند احساس خوبی دارم، چندی قبل از فرودگاه با اتوبوس واحد به داخل شهر آمدم در طول مسیر وقتی صدایم را شنیدم که مردم را راهنمایی می کرد و مردم در ایستگاه مورد نظر پیاده می شدند، لبخند رضایت بر لبم نشست و برایم لذت بخش بود. یکی از بهترین و شیرین ترین خاطراتم که در زمان اجرای برنامه قلبم را تکان داد، دربرنامه «درهمسایگی بهشت» رقم خورد؛ در این برنامه 30 دقیقه ای که درباره امام رضا(ع) بود، شهروندی پشت خط آمد و گفت خیلی ها به حرم مطهر می روند و حاجت می گیرند، شاید شما هم که مجری برنامه ای هستی که درباره امام رضا(ع) است برگزیده شده ای که می توانی برنامه را به خوبی اجرا کنی... ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد...
تلخ ترین خاطره ام مربوط به برنامه ای اجتماعی به نام "شبستان" است که 12:30 شب تا 2 بامداد در آن گویندگی می کردم، گویندگی در این برنامه را خیلی دوست داشتم اما به دستور مدیر کل وقت اعلام شد که خانم ها نباید آخر شب گویندگی کنند و از این برنامه کنار گذاشته شدم البته بعد از مدتی این برنامه هم تعطیل شد. او هم مانند همه مشهدی ها برای شهر مشهد دغدغه دارد و می گوید: مشهد پایتخت مذهبی ایران است که برای شرایط این شهر باید ملاحظاتی شود.
*با تشکر از بازدید شما . هر گونه استفاده از متون و تصاویر این وبلاگ ممنوع میباشد . *
- ۹۳/۰۹/۰۶
- ۱۲۹۳ نمايش
سلام صدای خانم هاشمی خوبه و ته صدای خواهرش رو داره .
اما صدا و اجرای شیک خانم زهره هاشمی به خصوص روی خط جوانی رو مگه میشه از یاد برد!