جوان و جوانه

وبلاگ شخصی

جوان و جوانه

وبلاگ شخصی

جوان و جوانه

وَ إِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بابْصَارِهِمْ لَمَّاسَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَ مَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ
با نام تو ، اغاز میکنیم
تویی که از همه کس به ما نزدیک تری
و تنها فقط تو برایم کافی هستی ...
جوان ، جوان و جوانی ، امید ، اینده ، معنویت ، فرهنگ،اقتصاد و کارافرینی
شنیده شدن ، نیازهای ویژه یک جوان ، توجه جوان ایرانی ،رادیو جوان برای همه جوان دلان ایرانی
ویژه همه ی جوانان با استعداد و با ذوق ایرانی ، رادیو جوان ، نبضی تپنده برای جوان ایرانی
شبکه رادیویی جوان ،
موج FM ، فرکانس 88
شماره پیامک شبکه :
30000881
شماره تماس با شبکه :
02122040000-22050952

منتظر نظرات زیبای شما در پست های وبلاگ هستیم .

اخرين مطالب جوان و جوانه
آخرين نظرات شما در جوان و جوانه
نویسنده
تارنماهاي ويژه جوان و جوانه

قصه یک دل ...

پنجشنبه بهمن ۱۶ ۱۳۹۳

قصه آدم، قصه یک دل است و یک نردبان. قصه بالا رفتن، قصه پله پله تا خدا. قصه آدم، قصه هزار راه است و یک نشانی.قصه جست وجو. قصه از هر کجا تا او.قصه آدم، قصه پیله است و پروانه، قصه تنیدن و پاره کردن. قصه به درآمدن، قصه پرواز... من اما هنوز اول قصه ام؛ قصه همان دلی که روی اولین پله مانده است، دلی که از بالا بلندی واهمه دارد، از افتادن.
پایین پای نردبانت چقدر دل افتاده است!
دست دلم را میگیری؟ مواظبی که نیفتد؟
من هنوز اول قصه ام؛ قصه هزار راه و یک نشانی.
نشانیت را اما گم کرده ام. باد وزید و نشانیات را بُرد.
نشانیات را دوباره به من میدهی؟ با یک چراغ و یک ستاره قطبی؟
من هنوز اول قصه ام. قصه پیله و پروانه، کسی پیله بافتن را یادم نداده است. به من میگویی پیله ام را چطوری ببافم؟
پروانگی را یادم میدهی؟
دو بال ناتمام و یک آسمان
من هنوز اول قصه ام. قصه...


*با تشکر از بازدید شما . هر گونه استفاده از متون و تصاویر این وبلاگ ممنوع میباشد . *
  • ۹۳/۱۱/۱۶
  • ۶۹۰ نمايش

نظرات شما (۷)

  • فاطمه همدانی
  • سلام بر دوست عزیز! آپم. حضور شما مایه دلگرمیست...
    پاسخ :
    سلام خانم همدانی بزرگوار... 
    البته که حضور داریم و خواهیم داشت ...
  • الهه جعفری
  • *** 5 اسفند *** زادروز زمینی شدنتون مبـــــــــــارک آقا سعید :)

    ببخشید با تاخیر شد ؛ نتم قطع بود  ..
    وای چقدر زود گذشتا .. انگار همین دیروز بود که اومدم بهتون تبریک گفتما ... هی هی !

    در ضمن روز تولدتون ؛ روز پرستارم بود ! پس روزتون مبارک آقای پرستار :)

    پاسخ :
    *سلام *
    *ممنون که یادتون بود ... ، بله خیلی زود یه سال گذشت ... 
    :)
  • فاطمه صادقی
  • سلام آقای غزنوی! خوب هستید؟؟؟
    چندروزی بود که نیومده بودم اینجا.. 
    چقدر متنش قشنگه.. خیلی خوشم اومد... خیلی قشنگ بود.. واقعا راست گفتین، هنوز اول قصه ایم... ایشالله خدا خودش کمکمون میکنه که تا آخر قصه موفق و سربلند باشیم.. قطعا هم همینطوره... خدا هیچوقت پشت بنده هاشو خالی نمیکنه و همیشه دستشونو میگیره.. 
    پاسخ :
    سلام 
    باعث افتخاره حضورتون ... 
    ممنون 
  • مریم پورعابدینی
  • سلام بر اقای غزنوی عزیز
    بسیار متن زیبایی بود
    دستتون طلا
    ولی اخر قصه کی میرسه؟
    پاسخ :
    سلام 
    زنده باشین 
    کاش میشد دونست ... 
    متنه  قشنگیه.......
    این یه سبره که باید همه طی کنن .....اما همیشه ما اول قصه ایم
    حتی اگه ته خط باشیم.......
    حتی اگه توی پیله باشیم ......
    پاسخ :
    قصه به قصه... یه پایان ، یه اغاز ... 
  • حورا طالبی
  • من اما هنوز اول قصه ام ....
    خیلی به دلم نشست .....بالای 10بار خوندمش...ممنون
    پاسخ :
    سلامت باشید 
  • الهه جعفری
  • لایـــــــک 

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">